چرا با گریه کردن آرام می شویم؟ گاهی وقتها پیش میاد که به یه موضوع فکر میکنیم و حس میکنیم کلی سوال توی ذهنمون هست. سوالهایی که شاید خیلیاشون رو تو روزمره جدی نمیگیریم، اما وقتی عمیقتر بهشون نگاه کنیم، میبینیم که چقدر میتونن مهم باشن. یکی از این موضوعات که ذهن منو حسابی درگیر کرد، “گریه” بود. چرا گریه میکنیم؟ چه تأثیری روی ذهن و بدنمون داره؟ آیا گریه کردن نشونه ضعفه یا یه ابزار روانشناختی قوی برای تنظیم احساساته؟
همیشه برام جالب بوده که وقتی به یه سوال برمیخورم، فقط به یه جواب ساده قانع نشم. دوست دارم برم سراغ منابع علمی، مقالهها، تحقیقها و نظریههایی که دانشمندها و متخصصها ارائه دادن. این کاریه که هر ماه یا هر هفته انجام میدم. یعنی یه موضوع انتخاب کنم، عمیقاً بررسیش کنم و در موردش مطالعه می کنم. که تصمیم گرفتم این مطالعه ماهانه این بار رو با شما به اشتراک بذارم.
وقتی تصمیم گرفتم این ماه روی “چرا با گریه کردن آرام می شویم؟” کار کنم، اول از همه با خودم فکر کردم که چقدر این موضوع برای همه ما آشناست. اما در عین حال چقدر کم دربارهش میدونیم. همه ما از بچگی گریه کردیم، اما آیا تا حالا شده دقیقاً بدونیم چرا؟ به همین خاطر منابعی آماده کردم برای مطالعه کردن. اینجا قراره یه فضای زنده باشه. یعنی هر بار که من منبع جدیدی مطالعه میکنم، این مقاله رو هم بهروز میکنم. شما هم میتونید در قسمت دیدگاهها سوالاتتون رو بپرسید. اگه سوالی داشته باشید که نیاز به بررسی بیشتری داشته باشه، میرم سراغ منابع علمی و جواب دقیقتری براتون پیدا میکنم.
چرا گریه میکنیم
گریه یه پدیده پیچیده فیزیولوژیکی و حرکتیه که با جاری شدن اشک از غدد اشکی، بدون هیچگونه تحریک مستقیم چشم، اتفاق میفته. معمولاً با تغییراتی توی عضلات صورت، صداهایی از حنجره و در بعضی موارد، هقهق (که شامل دم و بازدم ناگهانی همراه با اسپاسم عضلات تنفسی و بالاتنه است) همراهه. این واکنش احساسی در عوامل روانشناختی گریه در زنان، که بین همه انسانها مشترکه، میتونه تو موقعیتهای مختلفی بروز کنه؛ از اتفاقات روزمره و معمولی گرفته تا مهمترین لحظات زندگی، و از تجربههای خیلی منفی تا احساسات خیلی مثبت.
مثلاً، دیدن یه فیلم یا تماشای یه منظره زیبا ممکنه باعث اشک ریختن بشه. درست مثل از دست دادن عزیزان یا حتی به دنیا اومدن یه فرزند. گریه بیشتر تو شرایطی رخ میده که فرد دچار جدایی، از دست دادن، ناتوانی یا تحت تأثیر احساسات شدید قرار میگیره، چه این احساسات منفی باشن، چه مثبت.
گریه انسان و عملکردهای آن
بهطور کلی، گریه دو دسته عملکرد اصلی داره:
- عملکردهای درونفردی: این عملکردها به تأثیراتی اشاره میکنه که گریه روی خود فرد میذاره. عمدتاً شامل کاهش استرس و بهبود خلقوخو بعد از گریه است، که نقش مهمی تو مفهوم “تسکیندهی خود” داره.
- عملکردهای بینفردی: این عملکردها به تأثیراتی مربوط میشه که گریه روی دیگران داره. نظریههایی که روی اثرات اجتماعی گریه تأکید دارن. (مثل نظریه دلبستگی یا نظریه تکامل رفتاری) معتقدن که گریه، مخصوصاً اشکهایی که بهصورت قابلمشاهده ریخته میشن، باعث ایجاد حس همدلی، رفتارهای حمایتی و کاهش پرخاشگری تو افراد دیگه میشه. طبق نظریه دلبستگی، گریه در اصل یه درخواست برای توجه و حضور یه مراقبه. تحقیقات جدید نشون دادن که دیدن اشک تو چهره دیگران تأثیر زیادی روی نحوه ارزیابی اون فرد، تشخیص نیازش به حمایت، و تمایل دیگران برای کمک و آروم کردنش داره. حتی این تأثیرات ممکنه تو سطح ناخودآگاه هم اتفاق بیفتن.
با این حال، گریه (بهخصوص گریه صوتی، مثل گریه نوزادان) ممکنه احساساتی مثل خشم، تحریکپذیری، ناامیدی یا حتی پرخاشگری رو هم تو دیگران ایجاد کنه. اما هنوز بهطور دقیق مشخص نیست که این واکنشهای منفی تو چه شرایطی و از طرف چه کسایی رخ میده.
آیا هر بخش از گریه کردن عملکرد خاصی داره؟
تا حالا هیچ تحقیقی مشخص نکرده که هر بخش از گریه (مثلاً اشکها یا صداهای ناشی از گریه) عملکرد جداگانهای داره یا نه. اما یه سؤال مهم اینه که آیا گریه صوتی و بصری بیشتر جنبه ارتباطی داره، درحالیکه هقهق بیشتر روی تنظیم خلقوخو و برگشتن به تعادل عاطفی تأثیر میذاره؟ با این حال، شواهدی وجود داره که نشون میده این سه عنصر گریه (اشک، صداها و هقهق) تا حدی عملکردهای مشابهی دارن، حتی اگه مکانیزمهاشون دقیقاً یکی نباشه.
گریه حیوانات و ارتباطش با گریه انسان
برای درک بهتر تأثیرات گریه تو انسان، باید به نمونههای مشابهش تو حیوانات هم نگاه کنیم. تو بیشتر پستاندارها و پرندهها، بچهها وقتی از والدینشون جدا میشن، صداهای خاصی به اسم “نالههای جدایی” تولید میکنن. این نوع گریه تو نوزادهای انسانی هم دیده میشه و احتمالاً ریشه تکاملیش همون نالههای جدایی تو حیواناته. اما این نوع گریه تو حیوانات بیشتر باعث افزایش استرس و برانگیختگی میشه تا آرامش. در واقع، این واکنش طوری طراحی شده که والدین رو برگردونه، نه اینکه خود حیوان رو مستقیماً تسکین بده.
نکته جالب اینجاست که حیوانات، برخلاف انسانها، موقع ناراحتی اشک نمیریزن. بااینحال، بعضی رفتارهای خاص تو حیوانات، مثل حرکات تکراری یا واکنشهای جابهجایی، ممکنه تو کاهش استرس نقش داشته باشن. بنابراین، بررسی این رفتارها میتونه سرنخهایی درباره عملکردهای تسکیندهنده گریه تو انسان بهمون بده.
خودتسکینی (Self-Soothing) یعنی چی؟
همهی تأثیرات گریه روی فرد به معنی خودتسکینی نیست، چون راههای مختلفی وجود داره که گریه میتونه حال کسی که گریه میکنه رو بهتر کنه و استرسش رو کم کنه. به همین خاطر، اول باید مشخص کنیم خودتسکینی دقیقاً چیه و چطور به تنظیم احساسات مربوط میشه.
خودتسکینی در چرا با گریه کردن آرام می شویم؟ یه نوع تنظیم احساساته، یعنی مجموعهای از فرایندهای درونی و بیرونی که آدم ازشون استفاده میکنه تا احساساتش رو تحت کنترل دربیاره، ارزیابی کنه و در صورت نیاز تغییر بده. هر کاری که آدم برای آروم کردن خودش انجام بده و بتونه احساسات منفی و واکنشهای فیزیولوژیک ناشی از اونها رو کم کنه و در نهایت به یه تعادل درونی برسه، توی دستهی خودتسکینی قرار میگیره.
روش های تنظیم احساسات؛ چرا گریه میکنیم
- تنظیم احساسات قبل از اینکه یه واکنش احساسی شروع بشه (Antecedent-Focused Emotion Regulation): یعنی کارهایی که آدم انجام میده تا از بروز یه احساس شدید جلوگیری کنه، مثل انتخاب موقعیتهای خاص، تغییر شرایط، یا تغییر طرز فکر دربارهی اون موقعیت.
- تنظیم احساسات بعد از شروع شدنشون (Response-Focused Emotion Regulation): این شامل کارهایی میشه که بعد از تجربهی یه احساس قوی برای کنترلش انجام میدیم، مثل تغییر رفتار، تنظیم واکنشهای بدنی و حتی تغییر تجربهی ذهنی از اون احساس.
خودتسکینی بیشتر تو دستهی دوم قرار میگیره، چون وقتی آدم دچار یه احساس منفی شدید میشه، این روش کمک میکنه تا شدت احساس و واکنشهای بدنی رو کم کنه. البته بعضی از تکنیکهای مربوط به دستهی اول هم بعد از شروع احساسات قابل استفاده هستن. مثلاً وقتی کسی ناراحته، ممکنه سعی کنه طرز فکرش رو تغییر بده تا احساسش بهتر بشه.
خودتسکینی به عنوان یه روش مقابله با استرس و چرا با گریه کردن آرام می شویم؟
طبق نظریهی استرس روانشناختی، خودتسکینی میتونه یه راه برای مقابله با استرس باشه. وقتی آدمها احساسات منفی خیلی شدیدی دارن (یا حتی احساسات مثبت خیلی شدید)، ممکنه برای کم کردن اون احساسات، رفتارهای مختلفی انجام بدن. بعضی از این رفتارها و واکنش های جسمی در هنگام گریه سالم و مفیدن، مثل ورزش کردن، صحبت با یه دوست، یا گوش دادن به موسیقی. اما بعضی دیگه ناسالم هستن، مثل مصرف الکل یا مواد مخدر. همهی این کارها در واقع نوعی مدیریت احساسات هستن که هدفشون تغییر حال و هوای آدمه. مثالهایی از خودتسکینی در نوزادان هم وجود داره. نوزادها معمولاً برای آروم کردن خودشون رفتارهایی مثل مکیدن انگشت، بازی با لباس یا چرخوندن موها رو انجام میدن.
تفاوت خودتسکینی با پاکسازی احساسی (Catharsis)
یکی از مفاهیمی که توی بحث چرا با گریه کردن آرام می شویم؟ زیاد بهش اشاره میشه، پاکسازی احساسی (Catharsis) هست. این به معنای احساس سبکی و رهایی بعد از ابراز شدید احساساته. یعنی وقتی آدم یه احساس قوی رو تخلیه میکنه، مثل گریه کردن، داد زدن یا حتی انجام یه کار پرخاشگرانه، یه حس آرامش و رهایی بهش دست میده. تئوری پشت این مفهوم اینه که اگه احساسات شدید تخلیه نشن، ممکنه به مشکلات روحی و حتی جسمی منجر بشن.
روانشناسا روشهای مختلفی رو برای دلایل عاطفی گریه در دختران بررسی کردن که آدمها ازشون برای تغییر احساساتشون استفاده میکنن. اما چیزی که ما اینجا روش تمرکز داریم، رفتارهایی هستن که مستقیماً برای کم کردن ناراحتی روحی یا جسمی انجام میشن. یه مرز مشخص بین دو نوع رفتار تنظیم احساسات وجود داره:
- رفتارهایی که شرایط رو تغییر میدن و در نتیجه روی احساسات اثر میذارن (مثل فرار از یه موقعیت استرسزا).
- رفتارهایی که مستقیماً احساس رو تغییر میدن و در نتیجه شرایط رو هم ممکنه تغییر بدن (مثل تغییر طرز فکر یا تکنیکهای آرامسازی).
ما خودتسکینی رو فقط به نوع دوم محدود میکنیم. به همین خاطر، گریهای که فقط باعث میشه بقیه آدم رو دلداری بدن و کمک کنن، نوعی تنظیم احساسات از طریق دیگرانه (نه خودتسکینی). یعنی اگه کسی گریه کنه و تنها دلیل آروم شدنش این باشه که بقیه بهش توجه و محبت کردن، این یه تسکین اجتماعی محسوب میشه، نه خودتسکینی واقعی.
خودتسکینی از طریق گریه
فرض اصلی توی این بحث اینه که گریه یه جورایی به خودتسکینی کمک میکنه، ولی این تأثیر میتونه بسته به شرایط مختلف کم یا زیاد بشه یا حتی کلاً از بین بره. مثلاً اگه کسی بعد از گریه احساس خجالت کنه یا اطرافیانش بهش دلداری بدن، ممکنه این عوامل تأثیر گریه رو تغییر بدن.
یه سؤال دیگهای که مطرح میشه اینه که چه چیزی باعث این اثرات آرومکننده میشه؟ یعنی آیا خودِ گریه کردن (مثل ریختن اشک، هقهق کردن، یا صداهای ناشی از ناراحتی) باعث این حس میشه یا شرایطی که آدم توش گریه میکنه؟
تأثیرات خودتسکینی چرا با گریه کردن آرام می شویم؟ زمانی اتفاق میافته که هم احساسات ذهنی (مثل حال و هوای فرد) و هم واکنشهای فیزیولوژیکی بدن دوباره به حالت عادی برگردن (یعنی همون وضعیتی که قبل از گریه یا قبل از چیزی که باعث گریه شده بود، داشتن). پس میشه گفت که گریه احتمالاً یه جور تنظیم طبیعی بدن رو فعال میکنه که به بازگشت به تعادل کمک میکنه.
چرا گریه میکنیم؟ وقتی اشک ها احساسات را بهتر می کنند
تو تحقیقات علمی فواید گریه از نظر روان شناسی، بیشتر روی این تمرکز شده که گریه چه تأثیری روی بقیه داره (مثلاً باعث همدردی میشه)، ولی تو فرهنگ عامه و رسانهها، این باور خیلی رایجه که گریه روی خود فرد هم اثر مثبتی داره.
ایدهی اینکه گریه باعث تخلیهی احساسی و سبکی میشه (cathartic) از دوران باستان مطرح بوده. حتی شاعر رومی گفته بود: “گریه یه جور تخلیهی احساسیه؛ اشکها غم رو سبک میکنن و میبرن.”
یه بررسی روی مجلات عامهپسند آمریکا و بریتانیا بین سالهای ۱۸۴۸ تا ۱۹۸۵ نشون داده که مردم کاملاً معتقد بودن گریه برای سلامت روان و جسم مفیده. حتی داروین هم گفته بود که بچهها وقتی گریه میکنن، در واقع دارن خودشون رو آروم میکنن، درست مثل وقتی که آدم یه کار سخت انجام میده و بعدش حس رهایی داره. داروین حتی پیشنهاد کرده بود که هرچی گریه شدیدتر باشه، آدم بیشتر احساس سبکی و آرامش میکنه.
این باور که گریه باعث آرامش آدم میشه، امروزه توی روانشناسی عامه هم خیلی مطرحه. یه مطالعهی جدیدتر نشون داده که مردم گاهی عمداً سعی میکنن بیشتر گریه کنن، مثلاً با یادآوری خاطرات غمگین یا تغییر حالت چهره، چون انتظار دارن این کار چرا در مواقع ناراحتی گریه می کنیم باعث کم شدن استرسشون بشه. مهمترین دلیلی که برای این کار بیان شده، کاهش ناراحتی و استرسه. البته نمیشه رد کرد که شاید بعضیها از گریه برای جلب توجه بقیه هم استفاده کنن، ولی در کل، این تحقیق نشون داده که مردم به طور ناخودآگاه گریه رو به عنوان یه راه برای آرام کردن خودشون قبول دارن.
دیدگاه روانشناسی درباره گریه
دیدگاههای مدرن دربارهی تأثیرات فردی گریه از نظریههای روانپویشی شروع شد. این نظریهها میگفتن که ابراز احساسات باعث سبکی و آرامش میشه و سرکوب احساسات میتونه مشکلات روحی و جسمی ایجاد کنه. بعدها، محققان دیگهای بر اساس همین ایدهها، گریه نکردن رو نشونهی سرکوب احساسی یا حتی یه علامت مشکل روانی دونستن. برای مدتها، یکی از روشهای اصلی تو رواندرمانی این بود که از مراجعان خواسته بشه احساساتشون رو سرکوب نکنن و آزادانه گریه کنن. حتی امروز هم بیشتر رواندرمانگرها توصیه میکنن که بیمارانشون احساساتشون رو بیان کنن و جلوی گریهشون رو نگیرن.
تأثیرات فردی چرا گریه میکنیم: یافته های تجربی
با اینکه خیلیها معتقدن که گریه باعث آرامش و تسکین فردی میشه، اما نمیشه این ادعا رو بدون بررسی علمی قبول کرد. تحقیقات علمی در مورد این که آیا گریه واقعاً باعث احساس سبکی و بهبود حال میشه یا نه، نتایج کاملاً متفاوتی نشون دادن. به نظر میرسه که این تفاوتها بیشتر به روشهای تحقیقاتی مورد استفاده بستگی داره.
مثلاً توی مطالعاتی که از افراد خواسته شده به یاد بیارن و بگن بعد از آخرین باری که گریه کردن چه حسی داشتن، اکثراً گفتن که بعدش حالشون بهتر شده. توی یه تحقیق که روی مردها و زنهای ۳۵ کشور انجام شده بود، بیشتر شرکتکنندهها گفتن که بعد از گریه حس بهتری داشتن. اما توی یه مطالعهی دیگه که از شرکتکنندهها خواسته شده بود هر روز حس و حالشون رو توی یه دفتر ثبت کنن، فقط ۳۰ درصد از موارد گریه با حس بهتری همراه بوده.
اما توی آزمایشهایی که توی شرایط کنترلشده انجام شده و افراد با دیدن فیلمهای غمگین به گریه افتادن، مشخص شده که بعد از گریه حالشون نسبت به کسایی که گریه نکردن، بدتر بوده. این کاهش حال خوب، با افزایش فعالیت سیستم عصبی سمپاتیک همراه بوده که نشونهی استرسه. علاوه بر این، مطالعات روزانه و خاطرهنویسی هم نشون دادن که حال و هوای آدمها بعد از گریه میتونه از فردی به فرد دیگه خیلی متفاوت باشه.
چرا جلوی گریه رو میگیریم؟
یه تحقیق جالب هم نشون داده که مردم ممکنه به دلایل مشابهی هم گریهشون رو بیشتر کنن، هم جلوی گریهشون رو بگیرن: یعنی برای کم کردن استرس! بعضیها فکر میکنن گریه باعث کاهش استرسشون میشه، در حالی که بعضی دیگه نگرانن که گریه استرسشون رو بیشتر کنه.
با توجه به این تفاوتهای زیاد، بعضی محققها پیشنهاد دادن که به جای پرسیدن این سؤال که آیا گریه باعث آرامش میشه؟، بهتره بپرسیم: “تحت چه شرایطی و برای چه کسانی گریه مفیده؟” بررسیها نشون داده که چند عامل اصلی میتونن روی این تأثیرات تأثیر بذارن:
- ویژگیهای فردی کسی که گریه میکنه
- شرایط و دلایلی که باعث گریه شده
- شکل و نحوهی گریه کردن (مثل اشک ریختن یا هقهق زدن)
- واکنش دیگران به گریه
برای درک بهتر این که چرا گریه برای بعضیها مفیده و برای بعضیها نه، باید مکانیسمهای پشت این فرآیند رو بشناسیم. همچنین، بررسی شرایطی که در اونها گریه میتونه استرس رو کم کنه یا تعادل بدن رو برگردونه، اما لزوماً خودتسکیندهنده نباشه، هم مهمه.
ویژگی های پایدار فردی
ویژگیهای پایدار فردی شامل هم خصوصیات زیستی (مثل جنسیت) و هم ویژگیهای روانشناختی (مثل ویژگیهای شخصیتی یا وضعیتهای بالینی) میشن. تغییرات خلقوخو بعد از گریه تحت تأثیر این ویژگیها قرار میگیره. یه مطالعهی بینالمللی نشون داده که مردها بعد از گریه، در مقایسه با زنها، کمتر احساس بهبود در خلقوخو دارن. البته این نتیجه توی مطالعات دیگهای که نمونههای کوچکتری داشتن، تأیید نشده.
تأثیر ویژگی های شخصیتی چیه؟
از بین پنج ویژگی اصلی شخصیت، فقط برونگرایی با احساس سبکی و بهبود خلق بعد از گریه ارتباط داشته. در مقابل، بعضی از جنبههای وظیفهشناسی اثر منفی روی این موضوع داشتن. کسایی که بعد از گریه حس بدتری تجربه کردن، امتیاز بالایی توی ویژگی وظیفهشناسی داشتن. به نظر میرسه که این افراد، به خاطر حس گناه یا شرم بعد از گریه، حالشون بدتر میشه. این موضوع میتونه به این دلیل باشه که افرادی که به رعایت قوانین رفتاری سختگیرانه پایبند هستن، در فرهنگهایی که سرکوب گریه در محیط عمومی رو توصیه میکنن، بعد از گریه احساس شرم بیشتری دارن.
این مقاله ادامه داره… سوالاتتون می تونید در بخش دیدگاه ها بپرسید تا بهشون پاسخ داده بشه.